دکتر طهرانی (مشاور شبکه):
همانطور که مستحضرید مجلس شورای اسلامی در خرداد ماه سال جاری قانونی را در راستای اجرای سیاستهای اصل ۴۴ قانون اساسی تصویب کرده است که برخی از این مفاد قانون به تکالیف و وظایفی که بر عهدهی مؤسسات و سمنها گذاشته شده، مربوط است. در همین راستا برای اطلاع رسانی، شفافسازی و رفع ابهامات این موضوع شبکه موسسات خیریه و نیکوکاری از جناب آقای دکتر میرصانعی دبیر کل کانون کارگزاران بورس برای حضور در یک نشست پرسش و پاسخ با حضور اعضای شبکه دعوت به عمل آورد.
برای دیدن فیلم هر بخش روی آن کلیک کنید.
عنوان و ارائه دهنده |
ردیف |
1 |
|
سخنرانی جناب آقای دکتر میرصانعی ( دبیر کل کانون کارگزاران بورس ) |
2 |
3 |
آقای میرصانعی:
قانون اصل ۴۴ در مجلس سالها پیش تصویب شد، در ۱/۴/۹۳ اول یک اصلاحیه در خصوص بند ۵ مادهی ۶ تصویب شد که توسط رئیس جمهور هم ابلاغ شد. بند ۵ مادهی ۶ میگفت شرکتها و بنگاههای اقتصادی متعلق به اشخاص حقوقی زیر (نهادهای نظامی، انتظامی، مؤسسات خیریه، نهادهای وقفی و بقای متبرکه و نهادهای انقلاب اسلامی و امثالهم) مکلفند به افشای اطلاعات به سازمان بورس. یعنی اشخاص حقوقی فوق مشمول این قانون نبودهاند بلکه صرفاً شرکتها و بنگاههای اقتصادی متعلق به اشخاص حقوقی فوق الذکر تکالیف برای آنها بار شده بود.
این بند تکلیف کرده بود که عملاً اطلاعات کامل مالی مربوط به شرکتها و بنگاههای اقتصادی متعلق به خود را افشا کنند نه اطلاعات خود را. بنابراین اینجا هیچ تکلیفی بر عهدهی مؤسسهی خیریه نبود. اگر مؤسسهی خیریه یک شرکت زیرمجموعهی بازرگانی داشت که سهام آن را داشت بله. آن شرکت بازرگانی طبق این بند مکلف میشد اطلاعات مالی خودش را افشا بکند. ولی آن دسته از مؤسسات خیریهای که سهامدار شرکتی نبودند هیچ تکلیفی نداشتند. در تبصرههای این بند هم اگر نگاه بکنیم، ضمانت اجرایی هم نگذاشته است. گفته سازمان باید اینها را بگیرد و افشا بکند.
چند وقتی گذشت نمایندگان از سازمان بورس گزارش گرفتند چند تا شرکت آمدند اطلاعات ارائه کردند؟ گفتند تقریباً ۱۰ تا ۲۰ تا شرکت اطلاعات مالی خودشان را افشا کردند. در صورتی که این موارد بسیار زیاد بودند. بعد از این طرح دیگری با ضمانت اجرایی به مجلس بردند. در تاریخ ۷/۶/۹۵ این قانون به تصویب مجلس رسید. در این قانون فقط ضمانت اجرایی اضافه شد و تکالیفی که در بند ۵ مقرر شده بود تغییری نکرد. باز شرکتها و بنگاههای متعلق به اشخاص حقوقی فوق الذکر مکلف بودند اطلاعات مالیشان را ارائه بدهند نه خود اشخاص حقوقی.
در بند ۷، تبصرهی ۳ مادهی ۵ چند ضمانت اجرا ذکر شده است، یکی اینکه مرجع ثبت شرکتها مکلف است برای انجام امور ثبتی آن شرکتها از سازمان بورس مجوز بگیرد. یعنی آن شرکت بازرگانی فرضیای که زیرمجموعهای مؤسسهی خیریه بود، اگر اطلاعات مالی خودش را به سازمان بورس اعلام نمیکرد، آن هم مجوز برای ثبت صورتجلساتش به آن شرکت نمیداد و مرجع ثبت شرکتها هم تغییرات آن شرکت را ثبت نمیکرد.
همچنین در صورت تخلف از اجرای این بند سازمان بورس میتواند برود شکایت بکند و با حکم مراجع ذیصلاح بانکها و مؤسسات غیربانکی موظف هستند حسابهای بانکی اعضای هیأت مدیرهی شرکتهای مشمول را مسدود کنند. سومین ضمانت اجرایی این بود که در صورتی که مدیران اشخاص حقوقی موضوع این بند از اجرای تکالیف قانونی تخلف کنند، متخلف محسوب و به پرداخت جریمهی نقدی مقرر در مادهی ۱۴ قانون توسعهی ابزارها جریمه میشوند. این جریمه قطعی و لازم الاجراست. هیچ جا قابل تجدیدنظرخواهی نیست، قابل اعتراض نیست.
موقعی که قانون توسعهی ابزارها تصویب شد، مقدار این جریمه بین ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان تا ۲۵۰ میلیون تومان بود که هیأت وزیران اجازه دارد با توجه به تورم مبلغ جریمه را افزایش بدهد و اکنون به ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان تا ۳۲۰ میلیون تومان رسیده است. یعنی خود نهاد مالی را میتواند جریمه بکند و مدیرانش را جریمه کند (مدیران آن شرکت بازرگانی فرضیای که زیرمجموعهی مؤسسهی خیریه بوده است). باز بعد از تصویب این قانون هم گزارشهایی از سازمان بورس گرفتند که چقدر شرکت آمدند؟ دیدند باز خیلی نیازمندند.
کمیسیون اقتصادی مجلس و سازمان بورس جلساتی گذاشتند برای اجرایی شدن آن که به قانون امروز رسیدند که در تاریخ ۲۸/۳/۹۸ به تصویب مجلس رسید و ۲۶/۴/۹۸ توسط رئیسجمهور ابلاغ شد و معمولاً قوانین ۱۵ روز بعد از ابلاغ رئیسجمهور لازم الاجراست، بنابراین از اواسط مرداد ماه امسال این قانون لازم الاجرا است.زیر بند اول این قانون، نوشته اشخاص حقوقی مذکور (من جمله مؤسسات خیریه) و کلیهی شرکتها و بنگاههای اقتصادی تابعه و وابسته به آنها مشمول قانون می شوند و تکلیف دارند.
تکلیف چیست؟ به صورت سالانه و حداکثر تا ۶ ماه پس از اتمام سال مالی مندرج در اساسنامهی رسمی آنها، اطلاعات کامل ملی و صورتهای مالی حسابرسی شدهی خود شامل تزارنامه، صورت سود و زیان، صورت جریان وجوه نقد و حسب مورد صورتهای مالی تلفیقی حسابرسی شده و همچنین تغییر اعضای هیأت مدیرهی خود را به سازمان بورس مطابق قوانین و مقررات اعلام کنند. بنابراین اینجا اگر دقت بکنیم تکلیف هم بار بر اشخاص حقوقی مذکور شده و هم بر شرکتها و بنگاههای زیرمجموعههای آنها شده.اگر منِ مؤسسهی خیریه این کار را انجام ندهم یعنی اطلاعات مالی حسابرسی شدهی خود مؤسسه را به سازمان بورس ارائه ندهم یا اطلاعات شرکت زیر مجموعهام را به سازمان بورس ارائه ندهم، چه ضمانتهای اجرایی دیده شده است؟ ضمانتهای اجرایی نسبت به آن قبلی به مراتب بیشتر شده است.
در تبصره ی ۲، ضمانتهای اجرا مشخص است. سازمان ثبت اسناد و املاک کشور مکلف است امور ثبتی مربوط به اشخاص حقوقی موضوع صدر این بند و اجزای آن و شرکتها و بنگاههای تابعه و وابسته به آنها را صرفاً در صورت دریافت مجوز از سازمان بورس انجام دهد. یعنی الآن شما میروید از وزارت کشور یک تأییدیه میگیرید، فردا باید برویم علاوه بر آن هم، از بورس هم یک تأییدیه بگیریم. که بورس هم یک نامه تایید روی آن بگذارد تا بعد ادارهی ثبت شرکتها موارد شما را ثبت کند، وگرنه ثبت نخواهد کرد. بعد ادامهاش هم گفته که اعطای مجوز توسط سازمان بورس صرفاً پس از انجام کلیهی تکالیف قانونی مقرر در این بند باید انجام شود.
یعنی سازمان بورس نمیتواند به منِ مؤسسهی خیریهای که اطلاعات خودم را به او افشا نکردم مجوز بدهد. و اگر هم مجوز ندهد من نمیتوانم صورتجلساتم را ثبت کنم و ثبت نکردن صورتجلسات خود دوستان استحضار دارند که یعنی چه دردسر بزرگی. چکی دیگر امضا نمیشود، صاحبان امضای مجاز از بین میروند، تغییرات هیأت مدیره اتفاق نمیافتد، مجامع ثبت نمیشود و الی آخر. بنابراین تبعات زیادی وجود دارد که دامان یا گریبان مؤسسات خیریهای که اجرا نکنند را خواهد گرفت.همچنین در صورت تخلف از اجرای این بند با اعلام و تشخیص سازمان بورس و حکم مرجع قضایی ذیصلاح، بانکها و مؤسسات غیربانکی موظف هستند حسابهای بانکی اعضای متخلف هیأت مدیرهی تعاونیها، شرکتها و بنگاههای اقتصادی مشمول این بند را اعم از اشخاص حقیقی و حقوقی تا زمان انجام تکالیف مقرر مسدود کنند. یعنی باز اینجا برمیگردد به اشخاص حقیقی یا حقوقی عضو هیأت مدیرهی مؤسسات خیریه. من فکر میکنم مؤسسات خیریه عضو حقوقی نداشته باشند.
همه اعضای آنها حقیقی هستند. بنابراین سازمان میتواند علیه اعضای حقیقی شکایت بکند و حسابهای بانکی آنها را به نوعی مسدود بکند. این مسدود کردن هم خودتان میدانید که چقدر دردسر دارد.ضمانت اجرایی سوم در تبصرهی ۳ است. تبصرهی ۳ میگوید که سازمان بورس مکلف است کلیهی اعضای هیأت مدیره و مدیر عامل اشخاص حقوقی موضوع صدر این بند و اجزای آن و شرکتها و بنگاههای اقتصادی تابعه و وابسته به آنها را که برای اولین مرتبه پس از لازم الاجرا شدن این قانون از انجام تکالیف خود تخلف میکنند، متخلف محسوب و به پرداخت جریمهی نقدی بر اساس ترتیبات مقرر در مادهی ۱۴ قانون توسعهی ابزارها اقدام کنند. یعنی بین ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان تا ۳۲۰ میلیون تومان میتواند جریمه کند.
همانطور که عرض کردم این جرایم قطعی و لازم الاجراست. من نمیتوانم جایی شکایت کنم، اعتراضی به آن بکنم و اینها. دستورالعمل رسیدگی به تخلفات سازمان بورس هم در این خصوص درآمده است. تقریباً یک ماه پیش ابلاغ شد. آن هم علاوه بر اینکه به تخلفات ناشران نظارت میکند، نهادهای مالی، تشکلهای خودانتظام، به تخلفات اشخاص حقوقی موضوع قانون اجرای اصل ۴۴ هم رسیدگی میکند و خودش را جریمه میکند.در ضمانت اجرای بعد گفته است که همچنین اگر اشخاص حقوقی مذکور و شرکتها و بنگاههای اقتصادی متعلق به آنها تا ۳ ماه پس از اتمام مهلت قانونی(۶ ماه پس از سال مالی مندرج در اساسنامه) نسبت به انجام تکالیف موضوع این بند اقدام نکنند یا در صورت تکرار تخلف، سازمان بورس مکلف است علاوه بر اخذ مجدد جریمهی نقدی مذکور که در بالا ذکر شد، اسامی اعضای هیأت مدیره یا هیأت امنا یا هیأت مؤسس آنها را حسب مورد به سازمان ثبت اسناد و املاک کشور اعلام کنند.
ببینید اینجا به سازمان بورس تکلیف کرده است و فردا سازمان بورس باید برود جواب بدهد، برای همین باید این را اجرا کند، یعنی همهی اعضا را به سازمان ثبت اعلام میکند. و این سازمان عضویت اشخاص حقیقی مذکور را به مدت ۳ سال در کلیهی اشخاص حقوقی موضوع این بند و سایر شرکتها (یعنی هر جای دیگری که عضو هستند هم مشمول میشود) و بنگاههای اقتصادی اعم از دولتی یا خصوصی لغو کند. ضمانت اجرای بعد، هر گونه دریافتی اشخاص حقوقی مذکور از شرکتها، بنگاههای اقتصادی و مؤسسات متخلف از احکام این بند مشمول مجازات تصرف در اموال عمومی میشود. البته این شامل شما نمیشود چون شما حق حضور که دریافت نمیکنید. اما مدیرعامل اگر حقوق هم دریافت کند باز تصرف در اموال عمومی است یعنی جرم است.
چهارمین ضمانت اجرا این است که سازمان ثبت اسناد و املاک کشور در مدت زمان مزبور نباید هیچگونه خدمات ثبت شرکتها و مؤسسات غیرتجاری به اشخاص حقیقی مذکور ارائه کند. اسم من متخلف اگر رد بشود در هر صورتجلسهای باشم متوقف میشود و اصلاً ثبت نمیشود. و در نهایت شرکت روزنامهی رسمی مکلف است آگهی لغو عضویت اشخاص حقیقی مذکور را در کلیهی اشخاص حقوقی موضوع این بند و سایر تعاونیها و شرکتها و بنگاههای اقتصادی اعلام کرده و در پایگاه اطلاعرسانی خود بارگذاری کند، هزینهی آن را هم از فرد متخلف بگیرد.
آخرین ضمانت اجرا، مشمول اشخاص حقوقی هم شده است، یعنی مؤسسهی خیریه را هم شامل میشود. تبصرهی ۴ میگوید اشخاص حقوقی موضوع صدر این بند و اجزا و تابعه های آنها در صورت تخلف از تکالیف مذبور در این ماده به صورت تضامنی در اجرای احکام این ماده مسئولیت دارند.
سازمان بورس اشخاص حقوقی مذکور را در صورت تخلف یا عدم انجام تکالیف قانونی از سوی هر یک از شرکتها طبق مادهی ۱۴ جریمه میکند. یعنی علاوه بر اشخاص حقیقی که اعضای هیأت مدیره و مدیرعامل بودند، خود مؤسسه ی خیریه، خود شرکتهای زیرمجموعهی آن که این را رعایت نکردند هم میتواند جریمه کند.
میدانید یکی از بحثهایی که معمولاً در اخلاق حرفهای مطرح میشود این است که اجرا یا عدم اجرای مقررات باعث میشود که در آینده ما در فضای راحتتری فعالیت بکنیم یا نکنیم. قانون گذار همانطوری که دیدید در ۳ مرحله این قانون را جلو برد. اولین بار خیلی ساده گذاشت اما کسی اجرا نکرد. چون کسی اجرا نکرد دفعهی دوم سختترش کرد. باز یک مقداری اجرا نکردند، باز الآن سختترش کرده است. اگر اجرا نکنیم دفعهی بعد دیگر نمیدانم چی ضمانت اجرا میگذارد. الله اعلم. برای همین این ضمانت اجراها ریشهای در عدم اجرای آن توسط آن اشخاص حقوقی مذکور است.
حالا شاید سؤال این باشد که سازمان بورس این را چطور میخواهد اجرا کند؟ دیدید که قانون بر سازمان بورس تکلیف شده است. اما اینکه شدت و حدّت سازمان بورس در اجرای این مقررات به چه شکل باشد واقعاً من نمیدانم. ممکن است سازمان بورس تا بیاید با ادارهی ثبت شرکتها هماهنگ بکند که از این به بعد طبق این قانون اینها را نباید ثبت کنی، باید از من مجوز بگیری بعد ثبت کنی، بعد بیاید رصد بکند، اشخاص متخلف را شناسایی بکند، جریمهی نقدیشان بکند و اینها یا علیه آنها شکایت بکند برای بستن حسابهایشان. ممکن است طول بکشد، ممکن است سریعتر این کار را انجام بدهد. واقعاً من این را نمیدانم. اطلاعی ندارم. با دوستان سازمان بورس ما در ارتباط هستیم اما آنها میگویند فعلاً داریم اجرا میکنیم. فعلاً فراخوان میدهیم، فعلاً دعوت میکنیم. حالا اگر اجرا نکردند خب طبیعتاً آنها هم وارد فاز بعد میشوند، فاز بعدی، بعدی و غیره.
بنابراین این پروسهای است که ما مؤسسات خیریه در آن قرار گرفتیم. هر چقدر خودمان را زودتر با آن هماهنگ کنیم و اگر نرسانیم و اطلاعات مالی خود را شفاف و اعلام نکنیم، خب تبعات آن به همین شکلی است که اینجا آمده و ممکن است ضمانت اجرا در دورهی بعد باز توسط مجلس سختتر و بیشتر شود.