با موضوع ” چالش ها و راهکارهای استفاده از نیروهای داوطلب در سازمانهای مردم نهاد “
برای مشاهده فیلم همایش روی لینک های زیر کلیک کنید.
1- بخش اول همایش چالش ها و راهکارهای استفاده از نیروهای داوطلب در سازمانهای مردم نهاد
2- بخش دوم همایش چالش ها و راهکارهای استفاده از نیروهای داوطلب در سازمانهای مردم نهاد
خانم فیروزه صابر مدیر عامل شبکه ملی موسسات نیکوکاری و خیریه پس از خوشآمدگویی به حاضرین و تشکر از مجریان برگزاری این نشست گفت :
در نشست مرداد ماه شبکه، یک فرم نظرسنجی میان شرکت کنندگان توزیع شد تا چالشها و مشکلات موسسات خود را مطرح کنند، پس از بررسی این فرمها توسط کارشناسان شبکه و دسته بندی موارد مطرح شده چهار موضوع اصلی به عنوان اولویتهای موسسات مشخص شدند که ما قصد داریم به اتفاق به آنها بپردازیم.
این چهار سرفصل اصلی مدیریت نیروهای داوطلب، طراحی و مدیریت پروژه، تامین مالی و استفاده از رسانههای اجتماعی بودند که اولین نشست از سلسله نشستهای علمی تحصصی شبکه، با موضوع مدیریت نیروهای داوطلب برگزار خواهد شد.مدیریت نیروهای داوطلب از دو منظر مورد توجه است، یکی توان و ظرفیت سمنها در مدیریت این نیروها و دیگری نگاه به موضوع فعالیت داوطلبانه از دید داوطلبان. به همین دلیل با راهنمایی آقای دکتر فریدون اذرهوش، استاد و مشاور مدیریت، مطالب مطرح شده در این نشست به گونهای برنامهریزی شده است که بتوانیم از زوایای مختلف به موضوع مدیریت نیروهای داوطلب بنگریم.
خانم صابر ادامه داد : در این نشست خانم زهرا رحیمی، مدیر عامل جمعیت امام علی(ع) تجربه خود را از ابتکار عمل و چالشهایی که در اداره نیروهای داوطلب با آن روبه رو بوده است بیان میکند و آقای سامان خسروانی، به عنوان شخصی که تجربه سالها فعالیت داوطلبانه و کار با نیروهای داوطلب را دارد، تجربیات خود را با شما عزیزان به اشتراک میگذارد.
هدف ما از برگزاری این نشست این است که ضمن استفاده از مطالب ارائه شده توسط سخنرانان بخشی از وقت نیز به تعامل و مشارکت جمعی اختصاص داده شود. ما امیدوراریم با انجام کار کارشناسی و رسیدن به محتوای غنی از طریق برگزاری این سلسله نشستها در نهایت بتوانیم به اتفاق سمینارها، کارگاهها و کنفرانسهایی برای ارتقا ظرفیت مدیریت سمنها برگزار کنیم.
در ادامه، نشست با مدیریت خانم دکتر نسیم غنبر طهرانی، استادیار دانشگاه خوارزمی و مشاور شبکه پیگیری شد. خانم دکتر طهرانی پس از خیر مقدم و خوشآمد گویی به شرکت کنندگان گفت :
این سلسله نشستهای تخصصی در حقیقت با این هدف برنامهریزی و اجرا شده است که ما بتوانیم از طریق برخورد با دانش حاصل از عمل و تجربه که در میان سمنها وجود دارد، مشکلات را شناسایی کرده، راهکارهای مناسب را پیدا کنیم و با یکدیگر به اشتراک بگذاریم تا بتوانیم شاهد رشد و شکوفایی هرچه بیشتر سازمانهای خیریه و نیکوکاری در کشورمان باشیم.
خانم دکتر طهرانی در ادامه مطالبی را با موضوع “سیمای کار داوطلبانه در ایران و جهان” ارائه دادند، فایل مربوط به این ارائه از طریق کانال تلگرام شبکه قابل دریافت است.همچنین در این نشست یک برگه ثبت چالشها و مشکلات پیشرو بین شرکت کنندگان توزیع شد و از آنها خواسته شد تا مهمترین چالش خود را ثبت کنند، بعد از جمعآوری این برگهها و تحلیل آنها نتایج به اطلاع حاضرین رسانده شد. طبق نتایج به دست آمده مهمترین چالشهای بیان شده از سوی پاسخدهندگان به شرح زیر است :
سخنرانی خانم زهرا رحیمی، مدیر عامل جمعیت امام علی(ع)، با موضوع “نگرش انسان محور در مدیریت نیروهای داوطلب” ایشان در ارتباط با گستره و نوع فعالیت جمعیت امام علی(ع) گفت :
طبق ماموریتی که جمعیت برای خودش تعریف کرده است جامعه هدف ما زنان و کودکان هستند. ما در این راستا چهار سطح فعالیت را برای خودمان تعریف کردهایم، سطح اول این فعالیتها ارائه خدمات است. به این معنی که در ابتدا نیازهای گروه هدف شناسایی و سپس مجموعهای از خدمات روتین برای برآورده کردن این نیازها به آنها ارائه میشود. سطح دوم فعالیتهای ما شناخت و پژوهش و همچنین مشاوره دادن در ارتباط با گروه هدف به تصمیمگیران و تصمیم سازان است. سطح سوم ایجاد آگاهی اجتماعی و حرکت اجتماعی است. و در نهایت ماموریت و هدف ما این است که بتوانیم به تغییرات اجتماعی مورد نیاز در زمینه گروه هدف دست پیدا کنیم.
خانم رحیمی در ارتباط با رویکردهای جمعیت برای دستیابی به این اهداف گفت :
یکی از رویکردهای ما برای رسیدن به این اهداف پروژهها هستند. ما در نقاط مختلف کشور 30 مرکز داریم که یک سری پروژهها به صورت روتین در این مراکز در حال انجام است، مانند حمایت از کودکان محروم از تحصیل و کارآفرینی برای زنان.
یکی دیگر از رویکردهای جمعیت طرحهایی هستند که به صورت آیینی و با هدف اگاهی رسانی، از طریق سرمایههای اجتماعی موجود اجرا میشوند. برگزاری نشستها، سمینارها و چاپ کتاب و انجام فعالیتهای پژوهشی از دیگر رویکردهای جمعیت برای تحقق اهدافش هستند.
گستره فعالیت جمعیت از لحاظ جغرافیایی بسیار گسترده است و ما به جز تهران در 11 شهر دیگر نیز دفتر رسمی داریم. سازمان ما حدودا 15 هزار نفر هوادار دارد، یعنی 15هزار نفر داوطلب این هستند که با جمعیت همکاری کنند. ما توانستهایم حدودا 10 درصد این افراد را به صورت فعال بالفعل جذب کنیم.
در سازمان ما دو نوع پرسنل وجود دارد یکی در بخش حسابداری و دیگری در بخش روابط عمومی. نیروهای موظف فعال در این دو بخش نیز در زمانهای ازاد خود به صورت داوطلبانه در سایر فعالیتها به ما کمک میکنند. بنابراین میتوان گفت که سازمان ما دارای ویژگیهای خاصی است، یکی از این ویژگیها ماهیت امدادی جمعیت امام علی(ع) است. این ویژگی سبب شده است که به اقتضای زمان هر لحظه ماموریت جدیدی برای جمعیت تعریف شود که عمدتا غیرقابل پیشبینی هستند. پس میتوان گفت جمعیت امام علی(ع) باید چابک باشد.
یکی دیگر از ویژگیهای منحصر بفرد جمعیت مدیریت آشوب است، زیرا فعالیتهای امدادی نظم پذیر نیستند و ما همیشه باید یک بی نظمی را مدیریت کنیم. این ویژگی باعث ایجاد یک حسن در سازمان ما شده است، به این معنی که چون جمعیت جایگاههای شغلی چارچوب داری ندارد جایگاه خلاقیت در سازمان ما بالاست و افراد میتوانند با خلاقیتها و ایدههایی که دارند جایگاه خود را در سازمان ما پیدا کنند. ما در جمعیت به نیروهای داوطلب نمیگوییم که کجا کار کنند و امکان انتخاب، تعویض و تعریف جایگاه جدید برای داوطلب وجود دارد.مهمترین بحث موجود در سازمانها در ارتباط با جذب موفق نیروهای داوطلب، نگرش سازمان نسبت به این نیروها است.
آیا ما داوطلب را شخصی میبینیم که قرار است بخشی از فعالیتهای سازمان را برعهده گیرد و حجم کارها را کمتر کند و یا اینکه خود داوطلب را نیز به عنوان یک انسان مورد توجه قرار میدهیم ؟.
ما در جمعیت سعی میکنیم که به فرایند ایجاد رضایت در ذینفعان ( گروه هدف و داوطلبان) توجه ویژهای داشته باشیم و با طراحی یک رابطه برد-برد انگیزههای لازم برای انجام فعالیتهای داوطلبانه را ایجاد و تقویت کنیم. بنابراین در صورت ایجاد سازمانی که در آن افراد انگیزههای قوی داشته و همچنین نگرش و آگاهی لازم نیز نسبت به گروه هدف وجود داشته باشد، کارها به خودی خود به صورت روتین تر انجام میشوند.نکته دیگری که در مورد سازمان و داوطلبان وجود دارد این است که باز بودن سازمان و منعطف بودن آن به معنی نبود ساختار و هرج و مرج نیست، بلکه تمامی این بی نظمیها باید به صورت یک ساختار شکل بگیرد.
به عنوان مثال یک نیروی داوطلب میتواند به صورت بی نظم در هر هفته 3ساعت برای سازمان وقت بگذارد، اما این حضور بی نظم در سازمان به معنی نداشتن تعهد نیست. بنابراین ما نباید کار داوطلبانه را فعالیتی بدون تعهد بدانیم، بلکه باید این تعهد را به عنوان یک فرهنگ سازمانی ایجاد کنیم.
خانم رحیمی در ارتباط با چالشهای پیش روی جمعیت در برخورد با نیروهای داوطلب افزود :
در فرهنگ ما به خصوص در میان خانوادهها کار داوطلبانه تعریف نشده است، و این باعث میشود که داوطلبان جوان ما از طرف خانوادههایشان تحت فشار قرار گیرند. تغییرات محسوس ارزشها و باورها در جامعه و به خصوص نسل جوان روی نگرش داوطلبان ما نیز تاثیر گذاشته است، که تعدیل این نگرشها و هنجارها وقت زیادی را لازم دارد. یکی دیگر از چالشهای ما این است که هیچ آموزشی برای حضور در فضاهای اجتماعی به دانشآموزان و دانشجویان داده نمیشود و مهارت حضور در فعالیتهای اجتماعی و گروهی در میان داوطلبان بسیار کم است.
سخنرانی آقای سامان خسروانی با موضوع “سخنی از دل: روایتی از کار با داوطلبان” : آقای خسروانی در ابتدا پس از خوشآمدگویی به حاضران گفت :
معمولا در نشستهایی که یک تعداد صحبت میکنند و دیگران شنونده هستند، روند نشست خسته کننده میشود. ولی من معتقدم همه افرادی که دور این میز نشستهایم و در واقع انتخاب شدهایم تا دور این میز بنشینیم، نیازمند این هستیم که با یکدیگر حرف بزنیم و شنونده حرفهای یکدیگر باشیم و برای اتفاقاتی که قرار است در جامعه رقم بزنیم همدلتر شویم، زیرا هدف ما انجام اقداماتی است که موجب بهبود بخشیدن بخشی از شرایط و ناهنجاریهایی است که بعضیها را مورد قهر روزگار قرار داده است.
من در طی سالیانی که قدمهای کوچکی برداشتهام تجاربی با نیروهای داوطلب دارم، چه در زمانهایی که خودم نیروی داوطلب بودهام و چه در زمانی که مدیریت یک سری اتفاقات را به عنوان یک نیروی داوطلب به عهده داشتهام. مدیریت نیروهای داوطلب موضوع پر هیجان و پر تلاطمی است، هم هیجان خیلی خوش و هم هیجان خیلی تلخ. داوطلب انسانی سخاوتمند است که وجود خود را در اختیار یک سازمان با اهداف و برنامههای اجتماعی قرار میدهد تا به سازمان در تحقق اهدافش و رسیدن به مسیر تعالی کمک کند.
وقتی مجموعهای از عقاید، دیدگاهها و افکارهای مختلف در کنار یکدیگر قرار میگیرند مدیریت کردن آنها کاری سخت و دشوار است، و این مدیریت نیروهای داوطلب را بسیار پر چالش و سخت میکند.نکته مهم این است که داوطلب به عنوان انسان از خود گذشتهای که در راه خیر و نیکی قدم برمیدارد، نیازمند دیده شدن، شنیده شدن و صرف وقت و انرژی است. حتی سازمانها باید برای برآورده کردن نیازهای مالی داوطلبان نیز اقدامات لازم را پیشبینی کنند.
متاسفانه در این شهر و دیار کمتر شاهد توجه به داوطلبان هستیم و این امر باعث شده سازمانهای مردم نهاد خیلی زود نیروهای داوطلب خود را از دست بدهند.
آقای خسروانی در ادامه به تجربیات خود در کار با نیروهای داوطلب اشاره کرد :
یک روز دختر خانمی که سرطان داشت به من گفت که حالش خوب شده و میخواهد کار داوطلبانه انجام دهد. من در ابتدا احساس میکردم که توانایی ندارد ولی به هر طریق به او فرصت دادم، از آنجایی که آن دختر قد کوتاهی داشت و اعتماد به نفسش هم پایین بود مسئولیت دادن به او سخت شده بود، ولی ما به او فرصت دادیم و در نهایت آن دختر بعد از شناسایی پتانسیلها و تواناییهایش توانست در بازارهای خیریه به عنوان تنها فال فروش درآمدهای بسیار خوبی را از فروش فال برای موسسه به دست آورد، و روز به روز شوق و انگیزهاش برای انجام این کار بیشتر میشد.در یک تجربه دیگر من با پسری برخورد کردم که بسیار بازیگوش و غیر مسئولیت پذیر بود و میخواست برای تفریح و خوشگذرانی کار داوطلبانه انجام دهد، ما با هر دغدغهای که بود توانستیم او را در یک خط و مسیر مشخص نگه داریم و به او مسئولیت فروش بخشی از محصولاتمان را دادیم.
آن پسر در ابتدا روابط عمومی بالایی نداشت اما اعتماد به او و فرصت دادن به او باعث شد که امروز به عنوان مدیر فروش یکی از شرکتهای تولید کننده محصولات داخلی که در بازار سهم نسبتا خوبی دارند فعالیت کند. این رشد اجتماعی و شخصی برای من به شخصه بسیار با اهمیت و با ارزش بود.دیدن رشد اجتماعی و شخصی انسانها درجامعه بسیار شیرین است. من فکر میکنم مستقل از حوزه فعالیت سازمانها ما باید به داوطلبان کمک کنیم.
وظیفه ماست که تک به تک نیروهای داوطلب را ببینیم ولی متاسفانه در کشور ما اهمیت به همنوع بسیار کمرنگ شده است. حفظ نیروهای داوطلب به عنوان یکی از مهمترین سرمایههای سازمانی وظیفه ماست و باید بیش از این به آن توجه کنیم. ما باید به داوطلبان کمک کنیم و هیچوقت آنها را دست کم نگیریم زیرا این انسانها بسیار توانمند هستند و در صورتی که دیده شوند و آموزش داده شوند کارهای بزرگی انجام میدهند.
من از همه خواهش میکنم که کمک کردن به نیروهای داوطلب را فراموش نکنیم و کمک کنیم که آنها این حس و حال خوب را درک کنند. وظیفه ما در قبال نیروهای داوطلب سنگین است و نباید نادیده گرفته شود.
در ادامه نشست، فرصت در اختیار شرکت کنندگان قرار گرفت تا نظرات،پیشنهادات و تجربیات خود را در ارتباط با موضوع نشست بیان کنند :
آقای اندربای از بنیاد توحید :
ما هر ساله برای قدردانی از نیروهای داوطلب یک مجمع برگزار میکنیم، در این مجمع فعالیتهای ثبت شده داوطلبان توسط روابط عمومی در قالب یک گزارش عملکرد ارائه میشود. همچنین از میان داوطلبان نمونههایی انتخاب شده و گزارش فعالیت آنها ارائه میشود که باعث ایجاد یک نوع فضای رقابتی مثبت میان داوطلبان خواهد شد.
آقای نجفی از موسسه کاشانه مهر کاشان :
لازم است مطالعه و تحقیقی جامع در زمینه شاخصها و تعاریف کار داوطلبانه در کشورمان انجام گیرد تا تفاوتها و شباهتهای آن با تعاریف و شاخصهای جهانی کار دواطلبانه مشخص شود و بتوان دید واقعیتری نسبت به وضعیت فعالیتهای داوطلبانه در کشور به دست آورد. یکی از مهمترین چالشهایی که ما در موسسه خود با آن روبه رو هستیم عدم مسئولیت پذیری، پاسخگویی و برنامهپذیری نیروهای داوطلب است.
آقای غنیزاده از موسسه روشنای امید :
تشکیل سازمانهای داوطلبین در دل NGOها با هدف پیگیری چرخه برنامه ریزی، جذب، به کارگیری، ارزشیابی و نگهداری داوطلبان، برای حل چالشهای موجود لازم و ضروری است و محور نظری این سازمانها نسبت به نیروهای داوطلب باید مدیریت مشارکتی باشد.
خانم یارایی :
تجربه کار داوطلبانه بسیار با ارزش است و میتواند به شکلگیری زندگی حرفهای افراد کمک کند. ما از طریق ترویج فعالیتهای داوطلبانه میتوانیم ترویج کننده ایفای مسئولیت اجتماعی باشیم و با به کارگیری مشارکت تمام اقشار جامعه میتوانیم وضعیت اجتماعی را بهبود بخشیم. متاسفانه داوطلبین به عنوان ذینفعان سازمان ما معمولا فراموش میشوند و این موضوع باید هرچه بیشتر مورد توجه مدیران NGOها قرار گیرد. همچنین توجه به توانمندیها، پتانسیلها و علایق داوطلبین و گروه بندی آنها بر اساس این اطلاعات میتواند بسیار مفید باشد.
آقای فضیلتی از موسسه خیریه شهید گلشیرازی :
لازم است که در کشور ما نیز مطالعه و تحقیقی منطبق با شاخصهای فرهنگی و بومی کشورمان در زمینه بررسی وضعیت فعالیتهای داوطلبانه انجام شود و بر اساس این نتایج برنامهریزیهای لازم برای بهتر کردن وضعیت موجود انجام گیرد.
آقای کاشانی از موسسه مهرآفرین :
در مورد عدم مسئولیت پذیری داوطلبان باید در ابتدا مسئولیتی که برای داوطلبان تعریف کردهایم را بررسی کرده و در صورت لزوم اصلاح کنیم. شاید نتوان هرگونه فعالیتی را در سازمان به نیروهای داوطلب سپرد، طبق تجربهای که ما در موسسه خود داریم بعضی از وظایف توسط نیروهای متخصص و موظف بهتر و اثربخشتر انجام میشود.
آقای هنرجوی از موسسه مهیار :
وقتی شخصی در یک موسسه داوطلب میشود و بدون دریافت پول و امکانات لازم کار داوطلبانه انجام میدهد، دیگر نمیتوان به او برچسب بی مسئولتی زد. ما باید توجه کنیم که یک NGO باید مستقل، آزاد و غیرسیاسی باشد و در چنین سازمانی قطعا داوطلبین نیز مشارکت میکنند. متاسفانه ما به دلیل عملکرد ضعیف در تیم سازی و کار تیمی، با داوطلب یک رابطه مشابه رابطهی کارفرما با کارگر برقرار میکنیم و بدون آموزش داوطلبان و ایجاد فضای لازم از آنها انتظار فعالیت داوطلبانه داریم.
خانم عظیمی از موسسه بهنام دهشپور :
ما چند سال پیش پژوهشی در زمینه وضعیت فعالیتهای داوطلبانه در میان جوانان 22 تا 26 سال انجام دادیم، طبق نتایج این پژوهش دلیل اصلی داوطلب شدن این جوانان برقراری ارتباط و لذت بردن از انجام کار تیمی بود. بنابراین میتوان گفت ساختن فضای اجتماعی لازم یکی از مهمترین دلایل فعالیتهای داوطلبانه در میان داوطلبین است.
سخنرانی آقای دکتر فریدون آذرهوش، استاد و مشاور مدیریت :
آقای دکتر اذرهوش در ابتدا پس از عرض سلام و خیرمقدم به حاضرین از برگزاری این نشست ابراز خوشحالی کرد و گفت :
من از شکل گیری این شبکه بسیار خوشحالم و اطمینان دارم برگزاری این نشستها میتواند منابع فکری غنیای در اختیار همگان قرار دهد، که معمولا نادیده میماند. اگر ما دور هم جمع شویم و اطلاعات خود را به اشتراک بگذاریم اتفاقات خوبی میتواند رخ دهد که ما تا به حال از آن غافل بودهایم. من به خاطر تشکیل این شبکه به شما تبریک میگویم و امیدورام که اثرات این شبکه و این نشستها به زودی در سایر نقاط کشور دیده شود، من افتخار میکنم یک داوطلب هستم و میتوانم علی رغم سالخوردگی در این زندگی داوطلبی رشد پیدا کنم.
میخواهم اول از مفهوم سمن شروع کنم موضوعی که سالها در کلاسهای تدریس مدیریت به آن پرداختهام. ما با دو نوع دانش کار میکنیم یکی دانش حاصل از پژوهش یا دانش مصرح، که در دانشگاهها تدریس می شود و دیگری دانش تجربی و شخصی است که از طریق کار کردن و اجرای دانشهای مصرح و کوششهای خودمان و سعی و خطا به دست میآوریم.
متاسفانه در دنیا این طور است که دانش نوع اول بهای بسیار زیادی دارد، یعنی انواع امکانات موجود را به کار میگیریم تا آن دانش را مدون کرده و انتشار دهیم. ولی دانش نوع دوم که یک گنجینه پنهان است و همه ما سازمانهایمان را با آن اداره میکنیم، بهای زیادی ندارد. از برخورد دانش دانشگاهی با دانش تجربی دانش سومی زاده میشود با عنوان دانش کاربردی که همه اتفاقات پیرامون ما با این دانش اداره میشوند، اما متاسفانه یک بال آن که دانش تجربی است مورد توجه قرار نمیگیرد.
برای متبلور کردن و به اشتراک گذاری دانش تجربی و ایجاد هم افزایی در آن، برگزاری اینگونه نشستها بسیار مفید است و به نوعی دست گذاشتن روی این گنج پنهان محسوب میشود. این شبکه منافع بسیار زیادی دارد اما از بعد یادگیری جایی است که بستری فراهم میشود تا این دانش پنهان موجود در صندوق خانههای مغزی استخراج شود و به اشتراک گذاشته شود، این هم آموزی موجب دانش افرینی نیز میشود. یعنی از برخورد دانشهای تجربی، تحلیلها و خلاقیتهای ما دانشی جدید، بومی و کاربردی زاده خواهد شد.
شبکه میتواند به سازمانهای مردم نهاد کمک کند که سازمانهای یادگیرنده و دانش آفرینی شوند و این دانش را به طور سخاوتمندانه در نشستهایی مشابه نشست امروز در اختیار دیگران قرار دهند.این مسئله در ادبیات یادگیری تجربی نیز تئوریزه شده است، که به آن دانش حاصل از عمل میگویند. دانشی که باید در اینجا مبادله شود دانش حاصل از منطق نیست بلکه دانش حاصل از عمل است زیرا آن ابتکاری که در عمل جواب داده قابل اجرا و با ارزش است و سایر دانشها لزوما کاربردی ندارد. دانشی کاربردی است که مصداق عملی داشته باشد. بنابراین تجربیات شما صرف نظر از نتیجه بسیار دلنشین و با ارزش بوده، زیرا با عمل همراه است. حتی اگر شما با شکست هم مواجه شده باشید موجب یادگیری میشود، زیرا اگر بدانیم چرا با شکست مواجه شدهایم، یاد میگیریم و تجربه میکنیم.من امیدوارم که این نشستها و این گونه فعالیتها در شبکه ادامه داشته باشد و بتوان جمعیتی را ساخت که یاد میگیرد و اجرا میکند و بعد از آن یادگیری تجربیات را با یکدیگر به اشتراک میگذارند و مجددا یاد میگیرند و یکدیگر را توانمند میکنند و این جمعیت خود به خود گسترش پیدا میکند و موجب ارتقا سطح تعامل میان NGO ها و انجام کارهای گروهی و جمعی میشود و یک جامعه یادگیرنده را تشکیل میدهد.
موضوعی که سالهاست در راس مسائل مدیریت قرار گرفته است و در صورت استقرار، این پویایی یادگیری باعث میشود ما با تحولات و پیچیدگیهای محیطی سازگار شویم.در ارتباط با تفاوت مدیریت منابع انسانی با مدیریت نیروهای داوطلب باید گفت : ادبیات مدیریت منابع انسانی در کشور ما بسیار گسترده است، که اصل اول آن شایسته سالاری بوده و در مرحله بعد پیش بینی فرآیندی برای زندگی سازمانی نیروی انسانی در سازمان باید مورد توجه قرار گیرد و برای آن برنامهریزی شود.
در نظام مدیریت منابع انسانی تئوریهای موجود مربوط به مدیریت نیروهای موظف است، اما متاسفانه در ارتباط با نیروهای داوطلب شاید هنوز راهکار منسجم و عملی وجود نداشته باشد. بنابراین میتوان گقت در این زمینه یک خلاء تئوریک وجود دارد که باید به آن پرداخت، البته این خلاء تئوریک نباید مانعی برای انجام کار داوطلبانه شود بلکه بدین معناست که ما وظیفه داریم در این زمینه خلاقانهتر کار کنیم.
ما باید به کمک روشهای خلاق ساختارهایی را طراحی کنیم که بتوانیم به بهترین نحو از نیروهای داوطلب و پتانسیلهای آنها استفاده کنیم.داوطلب متعهد فردی است که فضای سازمانی برای او تنگ است و دنبال محیطی میگردد که خودش را پیدا کند. این فرد مانند هر انسان دیگر نسبت به کار داوطلبانه یا یک حس مثبت پیدا میکند و یا یک حس منفی، و ارزیابی از نگاه و نگرش شما نسبت به نیروی داوطلب باعث میشود که داوطلبان سازمان را ترک کنند. پس اگر ما میگوییم داوطلب متعهد نیست بخشی از آن مربوط به عملکرد ضعیف ما و نداشتن مهارت لازم در برخورد با نیروهای داوطلب است.انسان به طور خلاصه با سه نوع نیاز زندگی میکند، نیاز بودن، نیاز با هم بودن و نیاز شدن.
انسان در درجه اول میخواهد خودش را اداره کند و سطحی از رفاه و آسایش داشته باشد، بنابراین به دنبال شغل می گردد. متاسفانه امروزه در جامعه ما غالب جوانها درگیر نیاز بودن هستند. اغلب کسانی که در NGO ها کار میکنند به دنبال شرافت کار کردن هستند و میخواهند با عزت و احترام در جامعه زندگی کنند. گروهی دیگر از افراد به خاطر نیاز با هم بودن وارد فضای کارهای داوطلبانه میشوند. اما گروهی دیگر به دنبال نیاز شدن هستند یعنی میخواهند منزلت اجتماعی داشته باشند و احساس کنند که پتانسیلهای خود را به کار گرفتهاند.
در اینجا نیز چون فضای سازمانهای ما تنگ است و یک فضای برد و باخت حاکم است، گروه بازنده همیشه آرزوهای خود را از دست رفته میبینند. NGO ها فضایی هستند که باید این افراد عاشق پیشرفت و گریزان از فضای تنگ و بروکراتیک سازمانی را به خود جذب کنند. نکتهای که باید به آن توجه داشته باشید این است که هر کدام از این افراد دارای پیچیدگیهای ذهنی خاص خود هستند و این مدیریت کردن آنها را سخت و دشوار میکند، و نیازمند ابزار تئوریک زیادی است.توجه به نظام مدیریت نیروهای داوطلب امری مهم و ضروری است، که اطلاعات و چالشهای آن باید از دل NGOها خارج شود و نیازمند یک حرکت و مشارکت جمعی است تا در نهایت بتوانیم به دانش بومی و کاربردی مورد نظر دست پیدا کنیم. هر کدام از مدیران NGOها باید تبدیل به یک مدیر، مجری، مربی، پژوهشگر شوند و با به کارگیری محققان دانشگاهی منبعی برای دانشآفرینی باشند و دانش کاربردی بومی ایجاد کنند.
در پایان باید بگویم خوشبختانه در کشور ما در سالهای اخیر امید به زندگی در میان مردم پیشرفت نسبتا خوبی داشته است و ما در حال نزدیک شدن به کشورهای توسعه یافته هستیم، این آمار در ایران به طور میانگین 75 سال است. از طرفی تمامی سناریوها میگویند که جمعیت کشور ما در حال پیر شدن است، اما این پیری تهدید است یا فرصت؟ اگر ما الان جمعیتی تحصیلکرده، فارغ التحصیل دانشگاهی و اکتیو داریم بنابراین در آیندهای نه چندان دور ما صاحب جمعیتی سالخورده اما تحصیلکرده و پویا هستیم که منبع بسیار با ارزشی است. در کشورهایی مانند آلمان، آمریکا، هلند، سوئیس و ژاپن افراد سالخورده و متخصصین بازنشسته برای خود NGOهایی درست کردهاند تا بتوانند به صنایع کشور خود و همچنین سایر کشورها خدمت کنند. در کشور آلمان بیش از 10هزار نیروی متخصص و بازنشسته در این NGOها فعالیت میکنند.
ما نیز باید در کشورمان از این فرصت استفاده کرده و انجمنهایی داوطلبی از نیروهای متخصص و بازنشسته ایجاد کنیم تا NGOها بتوانند از این سرمایه با ارزش در راه پیشرفت و آبادانی کشور استفاده کنند. همچنین از این طریق ما میتوانیم به کشورهای همسایه مانند افغانستان کمک کنیم و از این طریق بخشی از فرهنگ خودمان را به این کشورها صادر کنیم.یک پتانسیل نهفته دیگر که باید مورد توجه قرار گیرد داوطلبی از طریق شرکتها است. در سالهای اخیر مسئله ایفای مسئولیت اجتماعی از سوی شرکتهای انتفاعی مطرح است، تا از این طریق بتوانند تصویر بهتری از خودشان در میان اقشار مختلف جامعه بسازند. همچنین در دنیا شرکتها علاوه بر ایفای مسئولیت اجتماعی به فعالیتهای داوطلبانه نیز روی آوردهاند و از نیروهای موظف خود میخواهند تا زمانهای آزاد خود را برای انجام فعالیتهای داوطلبانه استفاده کنند.
متاسفانه این موضوع هنوز در کشور ما باب نشده است، بنابراین NGOها میتوانند این موضوع را مورد توجه قرار دهند و به ترویج آن کمک کنند. از این طریق NGOها میتوانند یک منبع بزرگ از نیروهای متخصص در رشتههای مختلف را جذب کنند، که البته نیازمند برنامه ریزی، آموزش و طراحی سازوکارهای خاص خودش است.من در پایان به عنوان یک نیروی داوطلب از همه شما تشکر می کنم و برای همگی آرزوی موفقیت دارم، امیدوارم که خداوند در این مسیر به شما کمک کند.
[ux_banner_grid]
[col_grid span=”6″ height=”2-3″]
[ux_image id=”4467″ link=”https://iranngonetwork.com/wp-content/uploads/2021/09/اولین-نشست-تخصصی-شبکه6-scaled-1.jpg” target=”_blank”]
[/col_grid]
[col_grid span=”6″ height=”1-2″]
[ux_image id=”4463″ link=”https://iranngonetwork.com/wp-content/uploads/2021/09/اولین-نشست-تخصصی-شبکه2-scaled-1.jpg” target=”_blank”]
[/col_grid]
[col_grid span=”3″ height=”1-2″]
[ux_image id=”4465″ link=”https://iranngonetwork.com/wp-content/uploads/2021/09/اولین-نشست-تخصصی-شبکه4-scaled-1.jpg” target=”_blank”]
[/col_grid]
[col_grid span=”3″ height=”1-2″]
[ux_image id=”4462″ link=”اولین نشست تخصصی شبکه ملی” target=”_blank”]
[/col_grid]
[col_grid span=”6″ height=”1-3″]
[ux_image id=”4466″ link=”https://iranngonetwork.com/wp-content/uploads/2021/09/اولین-نشست-تخصصی-شبکه5-scaled-1.jpg” target=”_blank”]
[/col_grid]
[/ux_banner_grid]