یادداشت مدیر عامل: جاذبه‌های همگرائی

فیروزه صابر

 

بحران‌ها و شوک‌های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی، فعالان هر حوزه را با شرایطی مواجه می‌کند که انتظارات پیرامونی از آنان بیشتر و خود نیز متاثر از شرایط، احساس مسئولیت سنگین‌تری بویژه در موضع‌گیری و اثرگذاری می‌کنند.

در این میان نهادهای مدنی حوزه اجتماعی، شرایط به مراتب دشوارتری در ایران دارند، از جمله:

  1. در هم تنیدگی مشکل سیاسی و اجتماعی در برخی موارد و در نتیجه سخت شدن موضع گیری و نگرانی از برچسب‌های سیاسی
  2. تفاوت دیدگاه و عقیده و سلیقه در اعضای یک نهاد اجتماعی (در نهادهای سیاسی نزدیکی‌های فکری لزوما بیشتر است)
  3. بازدارندگی‌های ناشی از مشکلات امنیتی
  4. ضعیف بودن دانش انباشته نسبت به دو حوزه دیگر

 

در چنین موقعیتی فعالان اجتماعی به دلایل فوق یا منفعل خواهند بود یا فردی عکس العمل نشان می‌دهند و یا در مواردی که به ندرت می‌باشد، به صورت گروهی برای موضع‌گیری اثر بخش ائتلاف می‌کنند. در این میان رگه‌های تناقض هم همواره مشاهده می‌شود.

قرار نیست که همه آرزوها و تمایلات اعضا در یک نهاد اجتماعی جمع شود، قرار است که هر خواسته در جایگاه خودش و به اعتبار مأموریت زمان و مکانش مطرح شود و قرار نیست که اعضا را آن طور که ما هستیم گزینش کنیم، قرار است حول هدف مشترک، هر کس را همانطور که هست بپذیریم.

شرایط هرچه بحرانی‌تر می‌شود، صف‌بندی‌های جدیدی بین اعضای تشکل‌ها بر حسب ویژگی‌های فردی و نیز موارد اشاره شده فوق ایجاد می‌شود. در حدی که اختلافات موجب بروز شکاف و حتی اهداف و ماموریت سازمانی آن‌ها فراموش می‌شود. تحمل‌ها اندک و به تدریج فاصله‌ها بیشتر و با حذف خود و یا حذف دیگری نهادها آسیب پذیر می‌شوند.

شرایط بحرانی امروز ایران، این مهم را تشدید می‌کند. به همین دلیل «رفتارهای فردگرایانه» و گاهاً احساسی و  بدون پشتوانه اندیشه و دانش و تحلیل و با اتکا به گستره فضاهای ژورنالیستی مجازی و انتظارات حداقلی، رخ نمایان می‌کند و پس از بروز، حتی با رویکرد مسئولانه و انگیزه‌های خیرخواهانه، نتایج پایداری ندارد و نه تنها تغییر دهنده نیست بلکه زمینه‌های سرخوردگی و زدگی از جامعه را به دلیل تمرکز بر حلقه فردیت و انتظار تایید همیشگی فراهم می‌آورد.

گرد آمدن در نهاد مدنی با رویکرد اجتماعی، به منظور تحقق اهداف و مأموریت مشخصی است، قرار نیست اعضا در همه جهات و زمینه‌های فکری و عقیدتی، هم سویی داشته باشند، قرار است که فصل مشترک‌شان همان اهداف و مأموریت نهادشان باشد. قرار نیست که همه آرزوها و تمایلات اعضا در یک نهاد اجتماعی جمع شود، قرار است که هر خواسته در جایگاه خودش و به اعتبار مأموریت زمان و مکانش مطرح شود و قرار نیست که اعضا را آن طور که ما هستیم گزینش کنیم، قرار است حول هدف مشترک، هر کس را همانطور که هست بپذیریم. در این حالت نگرانی آن است که تشکل‌های اجتماعی به جای توسعه توانمندی‌های خویش و کارآمدی، با تفرق و انشعاب گسسته شوند. اما آنچه مهم است آن است که اعضا قبل از بحران به هم سوئی خود در مسیر تحقق اهداف نهاد مشترک شان اندیشه و عمل کنند. چه، بهره‌مندی از فرصت‌های هم اندیشی و تولید محتوا و دستیابی به باور های جمعی کمک خواهد کرد تا در بحران ها نهاد های مدنی، هم ظریفت اثر بخشی داشته باشند و هم مردم به اتکای آنان بتوانند مطالبات اجتماعی خود را سامان یافته به دست آورند.

تمرکز و تدقیق جمعی در موضوعات اجتماعی مبتلابه جامعه ایران همچون فقر، فساد (اخلاقی و مالی)، بیکاری، پدیده‌های حاشیه‌نشینی، اعتیاد، کودکان کار، زنان آسیب‌دیده، سطح پایین رفاه اجتماعی، خدشه‌دار شدن اعتماد اجتماعی و سرمایه‌های اجتماعی، مطالبات حقوق شهروندی از دولت، شفافیت، ساختارهای اجتماعی بازدارنده‌ی توسعه اجتماعی و بی کفایتی نظام مدیریتی، موضوعاتی است که سازمان‌های غیردولتی و تشکل‌های اجتماعی باید به آن بپردازند. این موارد معلول کم‌رنگی و بلکه بی‌رنگی عدالت اجتماعی در جامعه است و این بی‌عدالتی است که بحران‌ها را تشدید می‌کند.

وقت آن است که هم اندیشی‌ها را با هدف شناخت جمعی، تحلیل جمعی و در پس آن عمل جمعی برای این موضوعات در یابیم. یکی از مهم‌ترین وظایف سازمان‌های غیردولتی طرح مطالبات مردم از دولت و نهادهای حاکمیتی است. شکل‌گیری شبکه‌ها نیز برای همین منظور است تا با هم سوئی با یکدیگر بتوان قدرت اجتماعی این ضلع توسعه را افزون کرد. وقت آن است که موضوع را جدی‌تر بگیریم و با اعتقاد به همگرائی، ظرفیت حضور اجتماعی و اثربخشی تشکل‌های خود و  فراتر از آن شبکه‌های تخصصی را به طور جمعی ارتقا بخشیم. پس می‌طلبد که وقت کیفی برای گفتگوی باهم و عمل مشترک در مسیر رو به پیش بگذاریم. در این حالت در بحران‌ها صبورانه‌تر همدیگر را می‌پذیریم، عمیق‌تر همدیگر را و شرایط را درک می‌کنیم، آگاهانه‌تر باهم توافق می‌کنیم و بدان پایبند می‌شویم، انگیزه‌مندتر و پر احساس‌تر دست یکدیگر را برای عهد با هم می‌فشاریم و مدبرانه‌تر آنها را به عمل مشترک اثر بخش تبدیل می‌کنیم.

یافتن آب به عشق است نه به سعی اما پس از سعی

علی شریعتی

 

فیروزه صابر فعال مدنی و مدیرعامل شبکه ملی موسسات نیکوکاری و خیریه است.